۱۳۹۶ خرداد ۸, دوشنبه

عقب نشینی ترامپ، جنگ طلبی عربستان و نزدیکی قطر به ایران؟

نوشته: سیما صابر
سفر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به خاورمیانه را در راستای فاصله گرفتن هر چه بیشتر از وعده ها و قولهای انتخاباتی میتوان ارزیابی کرد٬ ترامپ که در پیامهای تویتری معروفش بارها عربستان را به عنوان «کشور متحجری که عقاید متحجر وهابی را گسترش میدهد و با درآمدنفتی اش بزرگترین حامی تروریسم افراطی اسلامی» مورد حمله قرار داده بود٬ پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری گام به گام از این اظهاراتش فاصله گرفت تا آنجا که در دیدارش از عربستان، حکومت ارتجاعی وهابی این کشور را مورد تفقد و تشویق قرار داد و انرا از ستونهای اصلی مبارزه با افراط گرائی و تروریسم نامید. (۱)

قرار دادهای سنگین فروش اسلحه به کشوری که بزرگترین حامی مالی و نظامی تروریستهای اسلامی در عراق٬ افغانستان و سوریه است و به حاکمان متحجری که حمایت مالی مستقیم آنها از القاعده در افغانستان و خاورمیانه منجر به حملات یازدهم سپتامبر شد نشان میدهد که نه تنها ترامپ بلکه تمامی نخبگانی که در آمریکا سر نخهای تصمیمات مهم را در دست خود دارندحاضرند در ازای قرار دادهای نان و آبدار تمامی «آمریکن دریم» و حقوق بشر و حقوق زنان را به سطل زباله سرازیر کنند و در گسترش جنگ و ویرانی و زیر پا نهادن حقوق بشر در منطقه تردیدی به خود راه ندهند.
عربستان سعودی در کارنامه ی خود حمایت مالی برای گسترش مدارس مذهبی در افغانستان٬ پاکستان و از آنجا گسترش عقاید افراطی اسلام وهابی در این مناطق را داشته٬ که بعدا به حمایت مالی و نظامی از مجاهدین افغان منجر شد و در مسیر تحولات بعدی منجر به تشکیل طالبان و القاعده در افغانستان گردید٬ عربستان همچنین از فعالیتهای تروریستی در عراق پس از سرنگونی صدام حسین٬ در بوسنی و مناطق مسلمان نشین پس از اشغال یوگسلاوی و حمایت مستقیم از تروریستهای شدیدا افراطی در سوریه دست برنداشته و حتی در مناطق دور دست جنوب شرقی آسیا مانند اندونزی و فیلی پین هم به حمایت از فعالیتهای تروریستی دست میزند.
حمایت عربستان از مسلمانان افراطی در مناطق مسلمان نشین چین٬ روسیه٬ تاجیکستان و … امروز جای تردید ندارد.
لابی گری عربستان سعودی در ایالات متحده در چندین سال گذشته امکانات و عرصه های جدیدی را برای شیوخ مرتجع حاکم بر این کشور گشود٬ نزدیکی آنان به نئوکانهای نظامی و نفتی و دلالان قدرت در هردو حزب مهم آمریکا موجب مستحکم شدن پایه های سیاستهائی شد که حتی ترامپ را هم بداخل شبکه خود کشاند.
دور شدن ترامپ از مواضع قبل از ورودش به کاخ سفید موجب قدرت گیری لابی عربستان و اسرائیل در آمریکا گردید٬ با قراردادهای عظیم تسلیحاتی ترامپ و عربستان٬ ترامپ رسما ادامه حمایت نظامی از تروریستهای القاعده و داعش را توسط عربستان ممکن ساخت و این معامله مانند آمپول دوپینگی برای تروریستهای اسلامی و سیا در منطقه است که با فروش این سلاحها بودجه عملیات تروریستی سیا و پنتاگون برای چند سال آینده تامین مالی میشود.
بنظر «مارک کرنویچ» سیاست خارجی دونالد ترامپ توسط گلوبالیستهائی که در کاخ سفید نفوذ داشته و به لابی مالی عربستان و اسرائیل نزدیکند کنترل میشود. مشاور امنیت ملی ترامپ «مک مستر»(۲) و معاون او «دینا حبیب پاوول»(۳) عملا موفق به تغییر نظر ترامپ در مورد عربستان شده و به روایتی او را مجبور به اینکار کردند.(۴(
دینا حبیب پاوول که در عین حال مشاور دختر ترامپ ایوانکا و داماد یهودی اش «کوشنر» نیز هست از لابیستهای معروف عربستان سعودی بوده و ارتباطات نزدیکی با مشاور و معتمد٬ بدنام و مشهور هیلاری کلینتون «هما عابدین» دارد فردی که برای نزدیکی اش به حاکمان مرتجع عرب برای خودش نامی دست وپا کرده است٬ موضوع آنجا جالبتر میشود که بدانیم خانم هما عابدین دارای روابط نزدیکی با «والری جرت» مشاور باراک اوباما میباشد که تمام تلاش خود را مصروف شکست ترامپ و کنار گذاشتن وی میکند٬ در واشنگتن این شایعه که مک مستر و دینا حبیب پاوول سوراخهای اطلاعاتی نیویورک تایمز در کاخ سفید هستند بر سر زبانهاست.
به روایت مارک کرنویچ همین مشاور امنیت ملی ترامپ مک مستر نقش اصلی در امضای قرارداد تسلیحاتی با عربستان سعودی را داشته است٬ و مک مستر مدعی است که هدف از تسلیح عربستان به یلاحهای مدرن و خطرناک فراهم آوردن این امکان برای ارتش اینکشور برای مداخله زمینی در سوریه است (۵(

انتخاب روبرت مولر نئوکان از افراد نزدیک به جورج بوش و از فعالان متخصص کمرنگ کردن نقش عربستان در ماجرای یازده سمپتامبر، به عنوان بازرس ویژه بررسی پرونده ارتباط ترامپ و روسیه  و انتخاب احتمالی «جو لیبرمن» دشمن قسم خورده ترامپ به عنوان رئیس اف بی آی میتواند روند تسلیم شدن ترامپ به نخبگان قدرت در آمریکا را سرعت بخشیده باشد و شاید هم نوید پایان دوران کوتاه ریاست جمهوری وی باشد.(۶)
خطر مسلح کردن عربستان
مسلح کردن ارتش عربستان به سلاحهای مدرن و سنگین در این حجم نه تنها تهدیدی برای یمن میباشد که مستقیما دیگر همسایه های اینکشور را نیز تهدید میکند٬ عربستان با این امکانات قصد انتقال جنگهای جدیدی را به مرزهای ایران بزرگترین رقیبش در منطقه را دارد٬ در حالی‌‌که تا بحال عربستان بدلیل سیاستهای دوران اوباما احساس امنیت و حمایت مستقیم آمریکا از سیاستهایش را از دست داده بود٬ پس از این معامله خود را هرچه بیشتر مطمئن تر از هر زمان دیگری برای بکار گیری سیاستهای جنگ افروزانه اش در منطقه احساس میکند.
این احساس اطمینان و اعتماد به نفس عربستان که از سوی اسرائیل و آمریکا نیز تقویت میشود تهدید مستقیمی برای مرزهای شرقی٬ جنوبغربی و غرب ایران است.
تشکلهای بدنام مخالف ملاهای حاکم در ایران مانند سازمان مجاهدین خلق که حاضر به تن دادن به هر نوع رذالتی برای رژیم چنج در ایران میباشند٬ گروه های کم اهمیت تری مانند تروریستهای اسلامی و وهابی در شرق ایران و یا سازمانهای شوونیست «چپگرای کرد» مانند حزب دمکرات کردستان ایران٬ حزب کومله، پژاک و یا جدیدا حزب کمونیست ایران برای دلار های سعودی و همکاری با ترامپ مانند تجربه روژاوا کیسه دوخته و به صف شده اند.
اما خطر عربستان سر مست از حمایت سیاسی و نظامی آمریکا تنها شامل حال ایران نمی شود بجز سوریه و عراق که مستقیما خود را برای دخالتها و حمایتهای جدید عربستان و تروریستهای مورد حمایتش آماده میکنند دیگر همسایه های ظاهرا هم پیمان عربستان نیز از «الطاف» حاکمان این کشور در امان نیستند!
یک عربستان پر قدرت تا دندان مسلح و مورد حمایت آمریکا میتواند هر ساعت خطری مستقیم برای قطر٬ عمان و یا کویت و حتی امارات عربی باشد. عربستان که در گذشته با اشغال بحرین نشان داده است کوچکترین اختلاف نظر و یا تحولی را که موجب باز شدن فضای سیاسی کشورهای عربی شود را تحمل نمی کند٬ با دخالتهای خود در امور داخلی لبنان٬ بحرین٬ مصر و یمن موجب افزایش تنشها و کودتا در مصر و سرنگونی دولت منتخب مرسی و اخوان المسلمین نزدیک به قطر٬ اشغال بحرین و جنگ افروزی در یمن در هراس از باز شدن فضای سیاسی در اینکشورها شده است آنهم در دوران اوباما یعنی در دورانی که عربستان چک سفید ترامپ را هم در جیبش نداشت و تمام این دخالتها به بهانه مقابله با ایران!(فراموش نکنیم متهم کردن مرسی به جاسوسی برای ایران) بهانه ای واهی چرا که ترس واقعی عربستان نه تشکیل یک دولت شیعی در یمن است که عربستان نگران تشکیل یک حکومت انقلابی و یا ضد دیکتاتوری با انتخابات و باقی قصه هاست.

امروز قطر از یک عربستان پر قدرت در واشنگتن و از دریای اسلحه این کشور و غیر قابل پیش بینی بودن سیاست حاکمان مکه و دینه بیشتر از یک ایران شیعی واهمه دارد٬ هرکس نداند امیر قطر بهتر از همه میداند که ایران هنوز به آن مرحله از دیوانگی نرسیده است که به قطر یا کویت و بحرین به بهانه گسترش حکومت شیعی حمله کند و آنها اشغال کند اما همین امیر قطر بخوبی میداند که یک عربستان وهابی میتواند به بهانه مقابله با تروریسم و خطر ایران آنها قربانی سیاستهای جنگ افروزانه خود کند.

امروز ایران در برابر سیاستهای توسعه طلبانه و جنگ افروزانه عربستان تنها نیست٬ به لطف حماقتهای ترامپ بجز سوریه و عراق شیخ نشینهای خلیج فارس هم در مورد روابطشان با ایران باید تجدید نظر کنند.
منبع: مجله هفته

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر