۱۳۹۵ فروردین ۱۳, جمعه

سالِ جديد، سالِ گسترشِ «مبارزاتِ» مردمی

نوشته: رضا وضعی
 ایران سی و چند سال پس از انقلاب ۱۳۵۷، کشوری است اسیر استبداد ، که با سیاست های ناعاقلانه وناعادلانه کشور را سال ها از نظر اقتصادی، فرهنگی،اجتماعی و سیاسی به  قهقرا برده  و شکاف عمیقی را در ابعادهای گوناگون بوجود آورده است. حاکمیت جمهوری اسلامی در این سی و چند سال، ثمرات جبران ناپذیری را برای اکثریت مردم به همراه داشته است.زندگی میلیون ها ایرانی زیر خط فقر قرار گرفته که براساس مستندات و گزارسات مرکز آمار در دولت حسن روحانی فقر و فاصله طبقاتی افزایش چشمگیری داشته،بخش هایی از تولیدات کشوری به سمت نابودی کشانده شده، بیکاری میلیون ها نفر از جمله جوانان تحصیل کرده ، نابود کردن اقتصاد و... همه و همه ثمرات فاجعه باریست که جمهوری اسلامی در سال های حاکمیتش به خصوص در سال های اخیر از خود بجا گذاشته است.

  سرکوب  شدید و بی امان وحشیانۀ فعالین زنان، بشری و مدنی و همینطور اعتراضات و اعتصابات بر حق زحمتکشان توسط جمهوری اسلامی بمثابه جزیی جدا نشدنی از ماهیت این رژیم، با تکیه بر تجارب سی و چند ساله در این زمینه و اختصاص بخش عظیمی از درآمد و امکانات خود به توسعه و تجهیز قوای سرکوبگر. باعث شده رژیم جمهوری اسلامی هرچه بیشتر بتواند اعتراضات مردمی را سرکوب کند. این سرکوب ها تا جایی پیشرفت که در روز جشن گرفتن پیروزی انقلاب اسلامی،عفو بین الملل را مجبور به صدور بیانیه ای کرد. عفو بین‌الملل در این بیانیه با بیان اینکه پس از گذشت چهار دهه از انقلابی که قرار بود سیستم قضایی را زیر و رو کند و آن را از بن تغییر دهد می‌نویسد: « قوانین قضایی در ایران همچنان ناعادلانه و با استانداردهای جهانی در تناقض است. افرادی که گذرشان به نظام قضایی ایران می‌افتد، از کم‌ترین حمایت و یا هیچ حمایتی برخوردار نیستند.»
در این بیانیه نوشته شده که : «در حالی که ٣۷ سال از انقلاب ایران می‌گذرد و مقامات جمهوری اسلامی سی و هفتمین سال پیروزی‌شان را جشن می‌گیرند، ده‌ها روزنامه‌نگار، نویسنده، مدافع حقوق بشر، هنرمند و کسانی که با ایدئولوژی حاکمیت ایران مخالف بودند، تنها برای احقاق حقوق خود از طریق مسالمت‌آمیز به زندان افتاده‌اند. هزاران نفر همچنان منتظر اجرای احکام اعدام هستند که عموما این افراد در دادگاه‌های ناعادلانه برای جرم‌هایی که بر اساس قوانین بین‌المللی شایسته حکم اعدام نیستند، محاکمه شده‌اند، که بیش‌ترین این اتهامات در حیطه قاچاق مواد مخدر است.»
با وجود سرکوب های بی امان جمهوری اسلامی در این سال ها و صدور بیانیه از طرف سازمان های سیاسی و بشری، اما جامعۀ امروز ایران به خصوص جوانان به سطحی از شعور رسیده که ساختارهای موجود را به شدت پس زده و تهدید می‌کند. این ایستادگی ها نگرانی برخی از حکومتداران را برانگیخته، احمد خاتمی یکی از امامان جمعه تهران درسخنرانی هایش در شیراز به وضوح به این مسئله اشاره کرده و میگوید: «اگر از انقلاب اسلامی پاسداری نشود، فرصت‌طلب‌ها از فرصت استفاده کرده، رحم نمی‌کنند و بنیان‌گذارها و دلسوزان را به چوبه دار می‌برند».

 جامعۀ ایران در شرایط کنونی تاریک و خاموش به نظر می‌رسد اما این، تاریکی و خاموشی بیشتر شبیه یک انبار باروت است. واقعيت اين است که مرتبا در اين جامعه مبارزه های مردمی گوناگون رخ داده و باز هم خواهد داد. مردم به هزار و يك راه در برابر ستم مقاومت می كنند و پا به زمین مبارزه میگذارند اما این را باید عموم مردم بدانند که، اگر به دنبال دگرگونی های عمیق هستیم که کل این نظام را نشانه گیرد،معنایی جز انقلاب ندارد. چنين سرنگونی تنها مي‌تواند از طريق حضور آگاهانه عموم مردم صورت گیرد. سال جديد را به سال گسترش مبارزات مردمی، سال انتشار آگاهی، سال پی ريزی و سازماندهی جنبشي برای انقلاب و تدارک سرنگونی جمهوری اسلامی تبديل کنيم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر